کد مطلب:161772 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

امام خمینی و عاشورا
آنچه باید تحمل شود آن است كه مجالسی كه سالیان دراز برای ستمگران خطرساز نبوده، چگونه در مقاطعی ظلم برانداز می گردد و چنان توانی از خود بروز می دهد كه از تصور عقول عادی خارج است؟! نقش عاشورا و محرم در براندازی


نظام شاهنشاهی ایران، بسیار بارز و تعیین كننده است و هیچ تحلیلگر منصفی نمی تواند آن را نادیده گیرد. تنور انقلاب در ایران با نام حسین بن علی علیه السلام و عاشورا هر روز گرم و گرمتر گردید و مجالس عزای سیدالشهداء به كانون مبارزه علیه ستمگری مبدل گردید به گونه ای كه نام حسین بن علی علیه السلام و عاشورا و هر آنچه منتسب به آن حضرت می شد، همچون سمبلی برای مبارزه با رژیم درآمد. وعاظ و گویندگان از فراز منابر و مجالسی كه به نام حسین بن علی برگزار می گردید به مبارزه پرداختند و بالاخره عاشورای سال 57 دودمان پهلوی را در این كشور سوزانید. به نظر نگارنده علت این دوگانگی را باید در تغییر این دو نگاه جستجو كرد. هنر امام خمینی قدس سره در بهره وری از این مجالس در تعویض نگاه مردم بود. كاری كه امام خمینی قدس سره موفق به آن شد، این بود كه نگاه مردم را از این حادثه از مقام ثبوت به اثبات كشانید و توجه مردم را بیشتر به فلسفه قیام جلب كرد تا خود حادثه. از حسین علیه السلام و یزید سال 61 هجری به حسین ها و یزیدهای قرن بیستم كشانید و آن را مشعلی برای حركت و سفینه ای برای نجات و رهایی مردم ساخت. و به عبارتی دیگر: از عاشورا، نهضتی زمینی ساخت و آن را در متن زندگی سیاسی - اجتماعی مردم وارد نمود و از آن به عنوان الگویی برای نجات انسانهای تحت ستم استفاده كرد. تغییر این نگاه، چنان تاثیری شگرف نهاد كه نظامی به ظاهر محكم و با سابقه را سرنگون و نظامی دیگر را به جای آن نهاد، آن هم در شرایطی كه هیچ دولت خارجی مایل نبود! او به مردم آموخت كه عاشورا فقط برای مویه كردن نیست؛ بلكه گریستن نیز فلسفه ای دارد. او آموخت كه باید حسینی زندگی كرد و الا یزیدی خواهیم بود. این نگاه پیش از پرداختن به حوادث و وقایع مجهول، همواره به اصل و فلسفه قیام توجه كرد. و به علت یابی و تحلیل روزآمد و تطبیق شرایط با حوادث امروز می پردازد و آن را به تمام زوایای سیاسی - اجتماعی مردم مرتبط خواهد ساخت. چنین است كه نام او و عزاداری بر او برای جباران و ستمگران وحشت آور و برای آزادگان و عدالتمداران پشتوانه ای عظیم خواهد بود. توجه به شعارها و مراثی ایام انقلاب و حتی زمان جنگ و اشعار حماسی و محرك آن، به خوبی علت بروز این


توان و مقاومت را نشان می دهد. بنابراین تمامی نكات و زوایای پیدا و ناپیدای این حادثه سترگ، در این نگاه معنی و مفهومی تازه می یابد و به گونه ای معنی دار با حوادث زمان ارتباط پیدا می كند. در این نگاه اسارت، شهادت، مظلومیت، مسؤولیت، وظیفه، تشنگی و... هر كدام جایگاه و مفهومی سیاسی خواهد یافت كه همواره درس آموز و هدایت آمیز است. مفهوم و معنای این كلام بلند نبوی فقط در این نگاه، جایگاه خویش را پیدا كرده و تحقق عینی خواهد یافت كه «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» [1] .

زنده ماندن عاشورا و حسین بن علی بلكه تمامی ائمه و معصومین علیهم السلام با این نگاه، به معنای زنده ماندن تمامی ارزشهای والای انسانی و الهی است؛ یعنی مصونیت جامعه در برابر تمامی سلطه گریها، استبداد و ستمها؛ یعنی تقویت روح مردانگی و آزادمنشی جامعه. زندگی و قیام حسین بن علی علیه السلام با این دیدگاه، نیازمند مقاتل پرعرض و طول و مصائب برهم بافته نیست كه هر ساله شاهد نوآوری و ابداعات در آن هستیم؛ بلكه نیازمند تحلیل عمیق نگران و نیك اندیشان است كه با تبیین زوایای گوناگون این قیام، فلسفه این نهضت را زنده و پرشور نگاه داشته و همراه با تاثیر گریستن بر مصائب آن حضرت، آن را در عمق جان ارادتمندانش نفوذ دهند و از ارادتمندان آن حضرت، سربازانی بسازند كه همواره او را در صف اول فرماندهی خویش احساس كرده و بر اغراض و اهداف او پای فشارند و مفهوم «كل یوم عاشورا و كل ارض كربلا» را تحقق عینی بخشند.



[1] اين جمله معروف كه در شعارهاي ايام محرم بسيار ديده مي شود به اين ترتيب در روايات نيامده است بلكه اين كلمات از ميان روايتي بلند گزينش و كنار هم چيده شده است. ر.ك: عيون اخبار الرضا، ص 62؛ كمال الدين، صدوق، ج 1، ص 264؛ عوالم، ج 15، ص 58، بحارالانوار، ج 36، ص 204.